مشتریان هرروز با هزاران پیام بازاریابی، علاوه بر پیام شما، بمباران میشوند. این تراکم بالای پیامهای ارسالی در حیطهی بازاریابی باعث میشود که اغلب تلاشها برای برقراری ارتباط ناکام بماند و به اکثر تبلیغات توجهی نشود.
از مردم بخواهید چند مورد از آگهیهایی را که شب پیش از تلویزیون دیدهاند، به یادآورند (اگر تلویزیون تماشا کرده باشند، حتماً تبلیغات زیادی دیدهاند). به واکنشهایشان دقت کنید. وقتی با سعی میکنند به یادآورند که چه چیزهایی باید دیده باشند، نگاهی سردرگم بر چهرهشان نقش میبندد. کمی بعد احتمالاً میگویند: «بله… آن آگهی بامزه که اون بچه که…» و به همین شکل چندین آگهی را به خاطر میآورند. البته اگر مجموعه آگهیهای دیشب جالب بوده باشد؛ و از میان اینها شاید نام یک یا دو محصول تبلیغشده را نیز به یاد داشته باشند؛ اما بهندرت تمام نامها را به یاد دارند.
اگر همینطور ادامه بدهید و این بار دربارهی تبلیغات چاپی سؤال کنید، مثلاً در مورد مجله، روزنامه، بروشور، یا نامههای الکترونیکی، بسیار احتمال دارد که فهرستتان کاملاً خالی بماند. خیلیها حتی یک آگهی تبلیغاتی در مجلهای که دیروز خواندهاند را به یاد نمیآورند. مگر آنکه فعالانه آنها را به پاسخگویی ترغیب کنید. اگر در مورد تبلیغات رادیو هم بپرسید، با این مشکل مواجه میشوید.
این فعالیت ساده اهمیت قدرت متوقف کردن را آشکار میکند. تبلیغات شما باید بیشتر از تبلیغات دیگران قدرت متوقف کردن داشته باشد، زیرا حتماً میخواهید افراد بسیار زیادی به محصول شما فکر کنند و آن را به خاطر بسپارند!
بنابر نظر هانلی نوریس، کسی که زمان زیادی را به تعلیم کارکنان «یونگ و روبیکام» برای تهیهی تبلیغات بهتر، گذرانده است، با چهار اصل میتوانید یک آگهی تبلیغی یا هر ارتباط بازاریابی را به یک متوقفساز واقعی تبدیل کند. من این چهار اصل را بر اساس تجربهی خودم تعدیل کردهام و به فهرست زیر رسیدهام:
۱. تبلیغ باید مخاطبان را شگفتزده کند.
عنوانی تکاندهنده، تصویری غیرمنتظره، ترفندی غیرعادی در افتتاحیهی عرضهی محصولات یا داشتن ویترینی عجیب در فروشگاه همه این قدرت را دارند که مردم را بر جای خود میخکوب کنند و به شگفت آورند.
۲. تبلیغ باید کنجکاوی را تحریک کند.
مخاطبان باید طالب شوند که بیشتر بدانند. این میل آنها را متوقف میکند و به بررسی تبلیغ وامیدارد و باعث میشود به دنبال اطلاعات بیشتری باشند.
۳.تبلیغ باید درونمایهای ذاتی داشته باشد تا هرکسی را بهسوی خود بکشد.
همچنین باید افراد زیادی خارج از حیطهی مخاطبان موردنظرش را جلب کند. اگر بچهها تبلیغی را که هدفش بزرگسالان است دوست دارند و بالعکس، معلوم میشود که در ساخت این تبلیغ از اصل قوی پیروی شده است.
۴ تبلیغ باید مخاطبان را به مشارکت و همکاری وادارد.
همچنین باید مردم را به انجام دادن فعالیتی بکشاند، چه آن فعالیت گرفتن یک شماره باشد، چه رفتن به فروشگاه، یا قهقهه زدن و یا صرفاً به فکر چیزی افتادن. یک آگهی، باقدرت متوقفسازی، هرگز اجازه نمیدهد مخاطب نقش منفعلی داشته باشد.